خرافات در نوروز و ریشه های آن در کلام شهید مطهری(ره)


خرافات در بین اقوام و ملل و حتی در بین ادیان وجود دارد و این مطلبی پوشیده نیست. هر سنتی هر چند نیکو باشد در طول زمان به مطالبی خرافی آمیخته شده است. همه ادیان چه آسمانی و غیر آسمانی با گذشت زمان دچار تحریف و عقاید خرافی شده اند.



تنها متن اصیل اسلامی است که دچار چنین آفتی نشده و آن هم بخاطر خاتمیت و جاوید بودن کتاب آسمانیش است. اما در بین پیروان دین اسلام به ویژه مردم عادی و آنهایی که از معارف غنی اسلامی بی خبرند نیز خرافات مشاهده می شود. سنت دیرین ایرانی نوروز از این قاعده مستنی نیست با وجود آداب بسیار نیک همچون دید و باز دید اعمال خرافی در این آیین ملی وجود دارد. بزرگان دینی در طول تاریخ تلاش کردند که مردم مسلمان را نسبت به خرافی بودن برخی از اعمال نوروز آگاه کنند و به اعمال نوروزی رنگ دینی بدهند که :

صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ ... (1)؛ رنگ خدایى(بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام؛) و چه رنگى از رنگ خدایى بهتر است؟!

ادامه مطلب ...

چهارشنبه‌سوری از نگاه شهید مطهری


چهارشنبه سوری از نگاه شهید مطهری



برای مشاهده و دانلود به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

ادامه مطلب ...

دست نوشته های شهید مطهری

دست نوشته های شهید مطهری(ره)




برای مشاهده تصاویر این دست نوشته ها به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید...

ادامه مطلب ...

کتاب داستان راستان شهید مطهری


به جرأت می توان گفت که یکی از مۆثرترین، روان‌ترین و زیباترین اثرهای استاد شهید مرتضی مطهری، کتاب داستان راستان است.



ویژگی‌های کتاب داستان راستان:

- این اثر شامل دو جلد است که در هر جلد آن 75 داستان گنجانده شده است.

- برنده جایزه یونسکو در سال 1344 هجری شمسی شده است.

- منابع داستان‌های کتاب از کتب احادیث، تواریخ و سیره و با زبانی ساده و مفید برای طبقه جوان است.

- داستان راستان کتابی به صورت حکایت و داستان است، نه به صورت بیانی؛ و داستان‌ها نیز براساس واقعیت هستند.


دانلود در ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

معلمی برای همه

پدر، بچه‌اش را روی دوش گذاشته بود و در خیابان آرام آرام می‌رفت. همین که استاد از داخل ماشین، مرد را دید گفت: آقای مدنی نگه دارید.
ماشین که ایستاد، مرد را سوار کردند. استاد از او پرسید: چرا بچه‌ات را به دوش می‌کشی، چه شده؟
مرد با ناراحتی گفت: مریض است. باید در بیمارستان بستری شود، اما من پول ندارم! نمی‌دانم چه کنم؟
استاد لبخندی زد و گفت: راضی هستی فردا او را در بیمارستان بستری کنم؟
مرد که از شوق بسیار، اشکش جاری شده بود، پاسخ داد: از خدا می‌خواهم آقا! ...

ادامه مطلب ...